خدشه دار شدن لطمه دیدن، آسیب دیدن، صدمه دیدن، معیوب شدن، ناقص گشتن، لکه دار شدن، شبهه ناک شدن ادامه... لطمه دیدن، آسیب دیدن، صدمه دیدن، معیوب شدن، ناقص گشتن، لکه دار شدن، شبهه ناک شدن فرهنگ واژه مترادف متضاد